السلام علیک یا بقیه الله فی الارض...
نوشته شده توسط : علیرضا نفیسی

مي دانم، آنگونه كه تو مي خواهي نيستيم. همديگر را مي رنجانيم، روزگار غريبي است.

روزگار ما را به اين روز انداخته است. اما نه، ما روزگار را به اين روز انداخته‌ايم.

همين است كه در پي تو مي گرديم. در پي تو نازنين، خسته از دلتنگي هاي زمانه،

 نامردي هاي روزگار، نامردي هاي خودمان!

در جستجوي بهاري هستيم كه با آمدن تو نازنين، سبز شود. چه بهاري خواهد شد.

 گل ها و سبزه‌ها هم، رنگ و بوي دگري خواهند گرفت.

بيا تا نغمه شوق از نهاد خاک برخيزد
غبار از خاطر آيينه افلاک برخيزد

اگر در جلوه آري گوهر پاک و جودت را
صدف از دامن دريا گريبان چاک برخيزد

گل شوق تو را در ديده مي کارم،مگر امشب
دل از خواب گران آرزو چالاک برخيزد

اگر پا در رکاب آري به پابوس سمند تو
هزاران لاله خونين جگر از خاک برخيزد

ببار اي ديده امشب قطره قطره اشک بر دامن
که از دل شعله شعله آه آتشناک برخيزد

به هنگام ظهور تو، تو اي خورشيد نوراني
به پيش پاي تو چون خاکيان ز افلاک برخيزد

مگر حرف مرا تکرار سازد اي گل نرگس
سخن با کوه مي گويم کز او پژواک برخيزد

به شوق نرگس مست تو اي مهر جهان آرا
بسي گل نغمه مستي ز ناي تاک برخيزد





:: بازدید از این مطلب : 517
|
امتیاز مطلب : 6
|
تعداد امتیازدهندگان : 2
|
مجموع امتیاز : 2
تاریخ انتشار : شنبه 29 تير 1391 | نظرات ()
مطالب مرتبط با این پست
لیست